بودلر؛ شاعر گل‌های رنج

  • نویسنده : سارا صفائی
  • انتشار : 1401/01/20 2:12 PM

شارل پیر بودلر (Charles Pierre Baudelaire)(1821-1867)، شاعر، منتقد و نویسنده‌ی سمبولیست فرانسوی است که در جوانی پس از راه‌اندازی موج جدیدی در شعر و ادبیات مدرن فرانسه، در جوانی بر اثر بیماری درگذشت و در گورستان مون‌ پارناس به خاک سپرده شد.

سبک منحصر به‌فرد بودلر

ویژگی خاص شارل-بودلر در این است که توانایی‌اش به عنوان یک نویسنده، با توانایی‌ شاعری او برابری کرده و چه بسا در مورد مقاله‌نویسی و ترجمه حتی از شعر هم پیشی گرفته است.

سراسر زندگی بودلر همراه با عصیان نسبت به قراردادهای جامعه بود. از دوران جوانی تمایلات شدید و سرکوب شده‌ای داشت که او را معتقد به قدرت جهانی شر ساخته بود،  از نظر بودلر، نیروی شر چون سرنوشتی تغییرناپذیر بر بشر حکم‌رانی می‌کند و در قلب آدمی دوزخی جای می‌گیرد که او را به سمت پلیدی می‌کشاند. این رویکرد او به جهان، همواره در سراسر زندگی و اشعار بودلر تاثیرگذار بوده است. بودلر جنبشی نو در دنیای شعربه وجود آورد و به آن زیبایی خاصی داد که با زیبایی‌شناسی شعر در گذشته تفاوت بسیار دارد. او توانست در این جریان‌سازی تحول زیادی در دوره شعر اروپا نیز ایجاد کند. او در طبیعت، میان رنگ و بو و صدا ارتباط‌های زیاد و بی‌مرزی یافته بود. پیوسته در جستجوی موسیقی کلام بود که با قدرت ابداع واژه‌ها و نیروی بیان خود توانست به آن دست پیدا کند.

بودلر به عنوان یک شاعر دارای سبک در ادبیات فرانسه به اندازه کافی از سوی جامعه ادبی درک نشد، اما پس از مرگ وی، بسیاری از منتقدین توافق نظر داشتند که ادبیات جهان چه شاعر ارزشمندی را از دست داده است. 

بودلر قوانین حاکم بر طبیعت را به نوعی مستبدانه تلقی می‌کرد وهر چیزی را که در برابر این قوانین ایستادگی می‌کرد و یا از آن فراتر می‌رفت را می‌ستود. زندگی «بودلر» شباهت زیادی به بسیاری از نویسندگان بعد از خود دارد، اما منصفانه نیست که اهمیت و تأثیرگذاریِ فرهنگی او را فقط  منحصر به سبک زندگی و تفکرات عصیانگرانه‌ی او کنیم. چیزی که باعث می‌شود بودلر در ادبیات تا این اندازه مهم باشد؛ بررسی و پرداختن او به حساسیت‌های روح انسان، و همچنین پرداختن دقیق جهان مدرن است. سایر هنرمندان وقتی با این شرایط جدید رو به رو می‌شدند، صرفا نمی‌توانستند به همان شیوه‌ها و سنت‌های قدیمی تکیه کنند و نیاز داشتند تا قواعد تثبیت شده را کنار زده و ارزیابی مجددی از رابطه‌ خود با فرهنگ و دنیای پیرامونشان داشته باشند اما تلاشی در جهت خلق تصاویر جدید در ادبیات نمی‌کردند.

بودلر از نگاه داریوش شایگان

نگاه جدید بودلر به دنیا، به ویژه به دنیای صنعتی نیمۀ قرن نوزدهم، تاثیر بسیار زیادی در کل اروپا داشت. نفوذ در آلمان، که با ترجمۀ عجیب اشتفان گئورگه از مجموعه شعر گل‌های بدی به‌ سرعت گسترش پیدا کرد؛ تأثیر بر شاعر سرآمدی چون ریلکه، نفوذ بر نیچه، به‌ خصوص در دوران بلوغش در پایان عمر، در انگلستان با نفوذی ورای توصیف مواجه می‌شویم که با سوئینبرن آغاز می‌شود. او نخستین بار در مجلۀ انگلیسی اسپکتاتور بودلر را به انگلیسی‌زبانان شناساند و همچنین یک سوگنامه نیز با نام «درود و بدرود» برای او سرود. از آن پس کمتر نویسندۀ بزرگی را در انگلستان می‌توان یافت که به‌ نحوی با خالق گل‌های بدی ارتباط نداشته باشد.

آلدوس هاکسلی و ویلیام پتر و اسکار وایلد به طور مستقیم از بودلر تاثیر پذیرفتند. تی. اس. الیوت شعر مفصل سرزمین بی‌حاصل خود، به‌ ویژه بخش اول آن را براساس مجموعه‌ای از اشعار بودلر با نام تابلوهای پاریسی سرود.

سمبولیسم روسی نیز با نفوذ بودلر در شعر آغاز شد؛ در ایتالیا هم به نویسندۀ بزرگی چون دانونتسیو می‌توان اشاره کرد که متاثر از بودلر بود. ارتعاش جدیدی که ویکتور هوگو از آن سخن می‌گوید حتی بر ادبیات ایران را نیز تاثیر زیادی گذاشت؛ و از آثار صادق هدایت، به‌ خصوص در شاهکارش بوف کور، سربرآورد. تأثیر بودلرِ بر صادق هدایت، بسیار عمیق‌تر از تاثیری بود که شعر نو فارسی روی او گذاشت.

با این وصف، جای شگفتی نیست که نفوذ بودلر در فرانسه که زادگاه او بود، تا چه اندازه ژرف بوده است؛ بودلر چهل سال پس از مرگش بزرگ‌ترین شاعر فرانسه خوانده شد.

 شاعرانی که از او تأثیر پذیرفتند عبارت بودند از: ورلن، رمبو، مالارمه و حتی سوررئالیست‌ها. درحالی‌که ورلن و رمبو در مسیر عاطفه و احساس مسیر بودلر را پیش گرفتند، مالارمه به‌ نقل از والری در عرصۀ تکامل و خلوص ناب شاعرانه از او الهام گرفت. ورلن در جایی در دفاع از شعر بودلر می‌گوید:

" هرگاه در جایی نام بودلر را به‌ زبان می‌آورید بی‌شک عده‌ای می‌گویند همان که از لاشه داد سخن داده است؟ یکی از دلای این جملات شاید این باشد که مردم از هنر همان چیزی را توقع دارند که با ذوق مبتذل خودشان تطابق داشته باشد."

 رمبو نیز در ستایش بودلر گفته است:" بودلر روح چیزهای مرده را برملا می‌کند، او اهل بصیرت است و سلطان شعرا، خدایی راستین است."

بخشی از شعر بانوی ناخوش بودلر را در ادامه می‌خوانیم:

ای شعر بانوی بیمار!

دریغا!

تو را چه می‌شود این بامداد؟

چشمان گودافتاده‌ات اینک

لبریز از خیالات شبانه است

...

دلم می‌خواهد با استشمام بوی تن‌درستی سینه‌ات 

هماره گذرگاه اندیشه‌های سترگ و خون‌ مسیحی تو

موج موج و موزون جریان می‌داشت!

از آثار معروف شارل بودلر که در سایت بانک کتاب موجود و قابل مشاهده است می‌توان به آثار زیر اشاره کرد: