معرفی نویسنده: بهترین کتابهای ژوزه ساراماگو

  • نویسنده : مینا به کار
  • انتشار : 1400/05/05 1:30 PM

 

معرفی نویسنده: بهترین کتابهای ژوزه ساراماگو

( زندگینامه ژوزه ساراماگو )

ژوزه در اولین کلاس مدرسه‌اش فهمید که نام کامل او درواقع ژوزه/خوزه دو سوسا ساراماگو است. ساراماگو نام علفی وحشی‌ست که به نوعی به عنوان غذا در خانواده‌های فقیر نقشی اساسی دارد. این نام همان نامی‌ست که پدر او با آن در روستا شناخته شده بود.

ژوزه ساراماگو در نوامبر 1922 در خانواده‌ای کشاورز بی زمین در روستایی به نام آزینهاگا حدودا صد کیلومتری شمال شرقی لیسبون  به دنیا آمد. خانواده ژوزه در سال 1924 وقتی که تنها دو ساله بود به مرکز شهر لیسبون نقل مکان کردند و پدرش به شغل پلیسی مشغول شد. شاید به دو دلیل این تنها شغل مناسب برای او بود. اول اینکه در جنگ جهانی اول در توپخانه فرانسه خدمت کرده بود و دوما اینکه برای پلیس شدن نیازی به مدارک تحصیلی نبود و همان سواد مقدماتی خواندن و نوشتن و کمی ریاضی کفایت می‌کرد.

زندگی در شهر کمی بهتر بود اما به نقل از خود ساراماگو " هرگز شرایط خوبی نداشتیم."

در سن 13_14 سالگی بالاخره به خانه‌ای بسیار کوچک اما در مالکیت خودشان ساکن شدند. تا قبل از این در گوشه‌ای از خانه‌های دیگر، در میان خانواده‌های دیگر زندگی می‌کردند. ژوزه تا سن بلوغ بیشتر اوقات با خانواده‌ی خود و اکثرا در روستا وقت می‌گذراند.

ژوزه ساراماگو در مدرسه دوران خوبی را گذراند، شاگر خوبی بود و سال سوم و چهارم را در یک سال گذراند اما بخت و اقبال با او یار نبود. به خاطر فقر خانواده مجبور شد که درس گرامر را رها کند و به دانشکده فنی برود. او پنچ سال مکانیک خواند که تنها در کلاس درس ادبیات فرانسه بود که می‌توانست به علاقه‌مندی‌اش بپردازد.

بعد از اتمام دانشکده به مدت دوسال در مکانیکی کار می‌کرد و شب‌ها به کتابخانه عمومی می‌رفت. در آن‌جا بود که در ادبیات رشد کرد بدون کمک و راهنمایی و فقط با تکیه بر علاقه و استعداد درونی خودش. ژوزه می‌گوید که در سن 19 سالگی توانست با پولی که از دوستش قرض گرفته بود، کتابی برای خودش بخرد.

در سال 1944 در حالی که کارمند اداره‌ی خدمات رفاه اجتماعی بود، با ایلدا رییس ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج دختری به نام ویولانته بود. درست در همان سال(1947)  تولد دخترش اولین کتابش را با نام بیوه(سرزمین گناه)  منتشر کرد. در سال 1949 به دلیل فعالیت‌های سیاسی دوباره بیکار شد اما به لطف معلم سابقش در دانشکده فنی، در یک شرکت فلزی به مدت کوتاهی مشغول به کار شد. تا اینکه در سال 1950 در یک انتشاراتی به عنوان مدیر تولید مشغول شد و بدین ترتیب زمینه آشنایی با نویسندگان بزرگ پرتغالی برایش فراهم شد. در سال 55 هم برای تامین کسری بودجه خانواده و هم از روی میل و علاقه، تمام اوقات فراغت خود را مشغول ترجمه شد.

گویا فعالیت در انتشاراتی و ترجمه روح خواب زده او را بیدار کرد و او دوباره دست به قلم شد. هرچند در تمام این سال‌ها هم او اقدام به نوشتن می‌نمود اما هرگز آن داستان‌ها منتشر نشدند. تا اینکه در سال 66 مجموعه شعر "شعرهای ممکن" را منتشر کرد. این به نوعی بازگشت به ادبیات به حساب می‌آمد. همچنین در سال‌های 67 تا 68 به عنوان منتقد ادبی هم شهرت یافت.

از این پس نوشتن ژوزه ساراماگو آغاز می‌شود. در سالهای 70 تا 73 سه کتاب دیگر را منتشر کرد. با نام‌های " احتمالا شادی و اندکی بعد" ، " از این جهان و جهان دیگر" و " چمدان مسافر" .

  او در سال 1970 از همسر خود جدا می‌شود و تا سال 1986 با نویسنده پرتغالی ایزابل دانوبرگا ارتباط دوستانه‌ای را شکل می‌دهند هرچند که هرگز این رابطه رسمی نشد.

این سال‌ها سال‌های پر مخاطره‌ای بود. ناشر قبلی دفتر را ترک کرد. ژوزه ساراماگو دو سال در دفتر روزنامه صبح با عنوان مدیر ستون فرهنگی و سردبیر مشغول شد. در سال‌های 74 تا 75 که کشور آبستن انقلاب و تحولی تازه بود ساراماگو شعر و نوشته‌هایی و مقالات سیاسی منتشر می‌کرد تا اینکه اخراج شد.

بنابراین بیکاری و عدم یافتن شغل شرایطی برای ژوزه فراهم کرد تا خود را بی وقفه وقف ادبیات کند.  در آغاز سال 76 در دهکده‌ای روستایی ساکن شد و آنجا بود که مشغول مطالعه و یادداشت برداری بود تا اینکه در سال 1980 رمانی از ژوزه ساراماگو منتشر شد. در این رمان بود که ژوزه ساراماگو شیوه روایت منحصر بفرد خود را خلق کرد. و بعد از آن به طور مرتب داستان و مجموعه داستان‌های کوتاه و بلند و نمایشنامه‌های مختلفی را به چاپ رسانید.

در سال 1986 با روزنامه نگار اسپانیایی پیلار دل ریو آشنا شد و دو سال بعد باهم ازدواج کردند.

در سال 1991 دولت بر کتاب " انجیل به روایت عیسی مسیح " نقدی وارد کرد و آن را اهانتی بر مسیح کاتولیک دانست. از آن پس ساراماگو با همسرش به نشانه اعتراض شهر را ترک کردند و به جزیره جزیره لانزاروته نقل مکان کردند.

از روی بسیاری از کتاب‌ها و نمایشنامه‌های ساراماگو موسیقی و اپراهایی شکل گرفت و نمایش‌هایی به صحنه رفت. تا اینکه در سال 1998 به خاطر نوشتن کتاب " کوری " (1995) جایزه نوبل ادبیات را به او اهدا کردند.

ژوزه ساراماگو مدت‌ها از پنومونی(ذات الریه) و لوسمی (سرطان خون) رنج می‌برد. بنظر می‌رسید که بهبود یافته است اما در یک صبح جمعه که در کنار همسرش صبحانه می‌خوردند و میخندیدند، درگذشت.

ژوزه ساراماگو ، برنده جایزه نوبل ادبیات در ماه اوت سال 2010 در سن 87 سالگی درگذشت. یک کتاب وی بعد از فوتش منتشر شد.

برای خواندن معرفی کتاب کوری و دانلود رایگان کتابهای ژوزه ساراماگو و خرید کتاب کوری، رمانی از ژوزه ساراماگو کافی‌ست لینک‌های زیر را لمس کنید.

بریده های کتاب کوری : از بهترین رمان های دنیا

 خرید و دانلود کتاب کوری با ترجمه اسدااله امرایی

خرید و دانلود کتاب کوری با ترجمه مینو مشیری

خرید و دانلود کتاب کوری با ترجمه مهدی غبرایی

خرید و دانلود کتاب کوری به زبان انگلیسی

بهترین کتابهای ژوزه ساراماگو

لیست تمام کتاب‌ها و نوشته‌های ژوزه ساراماگو هم به زبا اصلی و هم آن‌هایی که به فارسی ترجمه شده‌اند، را در زیر ببینید.